1 -   « جنوب ... »

جنوب یعنی آماده باش!

یعنی امروز نامه نداری

جنوب یعنی لیلا

زیر بمب باران مانده

جنوب یعنی برای  ایران بمیرم

 

2 -  -  « دیوانه ... »

کلاش را با آن قیافه

دوست ندارم

ژ -  ث  پیر است

قناسه ها کورند

« میگ » الهی برنگردی!

من بوسه های وقت خدا حافظی را

از این قرص ها بیشتر

بیاد دارم!

 

3 - «  مین ... »

پایم را که برداشتم

ندیدم کجا می رود

فقط یادم می آید که

یک  پایم را برداشتم

 این هم کار ناصر طاهر کرد (رزمنده سالهای دفاع مقدس روزنامه نگار و گوینده ....)

جنگ یعنی نگاه بارانی مادر
یعنی ، قامت خمیده پدر
یعنی ، بغض فرو خورده خواهر
یعنی ، تنهایی برادر
یعنی ، بابا رفته سفر ، نه ... رفته بهشت
یعنی ، دلتنگی کوچه های محل
یعنی ، غروب های پنج شنبه ، مزار شهدا
یعنی ، اهتزاز پرچم های یاحسین
یعنی ، پوتین های گرد گرفته و خسته
یعنی ، سقف کوتاه سنگر
یعنی ، بوسه گلوله بر پیشانی
یعنی ، دستی که پیشاپیش به بهشت فرستاده شد
یعنی ، ترکش هایی که مجوز عبور نمی خواستند
یعنی ، پرواز تابوت شهید بر فراز دست ها
یعنی ، اعزام نیروهای آموزش دیده و آموزش ندیده
یعنی ، قطار تهران - خرمشهر
یعنی ...........